8/30/2008

هشدار: خطر سقوط به داخل آدمها

به گزارش فارس، غلامعلي حداد عادل گفت:" يکي از خطرهايي که فارسي را تهديد ميکند هجوم بي حصار واژه هاي بيگانه است که با توسعه علم، سيل آسا زياد ميشوند. محيط اينترنت زبان فارسي را محاصره کرده و در فشار قرار داده و حتي بي سوادان هم پيامک را با حروف انگليسي مينويسند و اين باعث تفاخر بي سوادان شده است."
از اين مساله دو چيز به ذهن خطور ميکند: يکي اينکه رسم الخط انگليسي آنقدر آسان است که بي سوادان بدون آموزش چنداني قادر به يادگيري آن هستند و دوم اينکه اين سيل و محاصره و فشار، چه وقت منجر به سقوط ميشود؟

8/18/2008

غرش خرس درماوراء قفقاز

آلمانها در دو جنگ منکوب شدند. در شرق روسها آنقدر خوش اقبال نبودند که بتوانند همانند ژرمن ها بر مدرنيته مورد تعريف انگلوساکسون ها گردن نهند و همچنان نيمه مدرن باقي ماندند. اما اکنون ديگر نه از آن پيمانهاي سخاوتمندانه غرب با روسيه که در اواخر جنگ دوم بسته شد و روسيه را فرمانرواي مطلق العنان اروپاي شرقي ساخت و به مسکو فرصت داد که از خاکستر جنگ به هيات ابر قدرتي درجه اول قد راست کند، خبري هست و نه از آن ايدئولوژي جهان شمول مارکسيسم که روسيه به مدد آن سالها قدرت قوم اسلاو را برخ کشيد. اينک پس از گذشت قريب به دو دهه که خرس ها مشغول بازسازي غرور منهدم شده خود بودند و به مدد صعود روز افزون بهاي انرژي در جهان، فرصت مناسبي براي آنان پديد آمده است تا بار ديگر قدرت خود را به رقبايشان نشان دهند.
ساموئل هانتينگتون در مقاله معروف " برخورد تمدن ها"(1) روسيه را کشوري از درون گسيخته ميداند:
"مهمترين کشور از درون گسيخته در سطح جهان، روسيه است. اين پرسش که آيا روسيه بخشي از غرب است يا رهبر يک تمدن مشخص اسلاو-ارتدوکس، در تاريخ روسيه تکرار شده است. اين موضوع با پيروزي کمونيسم در روسيه از يادها رفت، چرا که روسيه يک ايدئولوژي غربي را وارد کرد، آن را با شرايط روسيه تطبيق داد و سپس با شعار همان ايدئولوژي، غرب را به چالش خواند. سلطه کمونيسم به بحث درباره "غربي شدن در برابر روسي بودن" پايان داد. اما با بي اعتبار شدن کمونيسم، روسها بار ديگر با اين مساله روبرو شده اند... سرگئي استنکويچ معتقد است که روسيه بايد حمايت اتباع خود در ديگر کشورها را در تقدم قرار دهد، ارتباط ترکي-اسلامي خود را تقويت کند، و يک شيوه پذيرفتني براي تخصيص مجدد منابع، امکانات، روابط و منافع خود با توجه به آسيا و شرق در پيش گيرد. "
اين از درون گيسختگي، تجويز دستيازي به بحرانهايي در بيرون از فدراسيون را از سوي روسها جهت تحت الشعاع قرار دادن و فرافکني تناقضات داخلي، ضروري ميسازد. امروز ديگر پيمان ورشو که در برابر ناتو، شرق اروپا را به روسيه پيوند و در يک جبهه واحد عليه غرب قرار ميداد نه تنها وجود ندارد بلکه در همان ورشو تلاش ميشود پيماني با ايالات متحده در چارچوب سپر دفاع ضد موشکي اروپا، که سخت مورد اعتراض روسها ست به امضا رسد. از سويي ديگر پيمان ناتو تقريبا خود را به مرزهاي روسيه رسانده است. اکنون ديگر ساکنين کرملين، از هراس انقلاب مخمليني ديگر يا انعقاد پيماني استراتژيک از سوي اقمار سابق خود با ايالات متحده، که بيش از پيش منافع روسيه را به چالشي جديد فرا خوانَد، نميتوانند سر آسوده به بستر بگذارند.
در شمال قفقاز مردماني زندگي ميکنند که با اينکه بسياري از آنها تذکره هاي روسي دارند ليکن در منطقه اي خود مختار در شمال گرجستان سکونت دارند و دولت گرجستان در طي ساليان پس از استقلال، بارها درصدد تحديد خودمختاري در آن نواحي بر آمده است. سواي اين موضوع و همينطور بحث پيوستن گرجستان به سازمان پيمان آتلانتيک شمالي، اين کشور از بابتي ديگر نيز مغضوب همسايه قدرتمند شمالي است؛ پروژه خط لوله نفتي بحث برانگيز باکو- تفليس- جيهان که نفت جمهوري آذربايجان را درست در زير چشم روسها و دور از دسترس آنان، به بندر جيهان در ترکيه ميرساند تنها با اراده دولت ايالات متحده امکان عملياتي شدن يافت و در اين ميان روسها و ايراني ها را عليرغم مزيت نسبي هردو، به مسير انتخاب شده بي نصيب گذاشت.
گسيل ارتش گرجستان به استان خود مختار خود و واکنش بيش از اندازه خشن روسيه تحت عنوان حمايت از اتباع خود در همين چارچوب ارزيابي ميشود و ميتواند حاوي پيامي روشن به غرب باشد که نبايد خرسها را دست کم گرفت زيرا مدت زماني است که گرماي نفتهاي سه رقمي آنان را از خواب زمستاني بيدار کرده است.
لحن ايالات متحده در مواجهه با اين بحران هر لحظه تند تر ميشود. مردمان اروپاي شرقي که هنوز خاطرات تانکهاي روسي را در چکسلواکي و مجارستان به ياد دارند، براي عقد پيمانهاي دفاعي با غرب مصمم تر ميشوند اما دراروپاي غربي - که دست خود را زير سنگ گاس پروم مي بيند- اين لحن اندکي ملايم تر است. بحث انرژي تنها به گاس پروم محدود نميشود؛ جريان انرژي کمي آن سو تر در تنگه هرمز نيز با تهديدهايي روبروست که با توجه به عبور حجم 40 درصدي کل نفت صادراتي جهان از اين آبراهه اوضاع را تا حدود زيادي پيچيده تر ميسازد.
هرچند آتش بحران گرجستان بزودي به خاموشي خواهد گراييد ليکن اين سر آغازي است بر تغيير دکترين سياسي غرب در معادلات قدرت در جهان که هم بايد بيش از هر زمان ديگربر ضرورت رها شدن از وابستگي به انرژي هاي آغشته به خون با منشا شرقي تاکيد داشته باشد و هم بتواند محمل مناسبي براي در اختيار گرفتن کنترل شريان نفت در مناطق نفت خيز بحران ساز فراهم کند.


(1)Samuel P.Huntington, "The Clash of Civilization?" Foreign Affairs, (Summer, 1993)


2008/8/17

8/12/2008

بختياري

از بختياري ماست شايد که آنچه مي‌خواهيم

يا بدست نمي‌آيد

يا از دست مي‌گريزد

از بختياري ماست شايد


مارگوت بيکل، ترجمه احمد شاملو

8/06/2008

ناراحت شدن از يک حقيقت

گفتم :"ميگويد روزي ما هم در کابل تلويزيون دار ميشويم."
"کي؟"
"داوودخان ديگه، خره، رييس جمهور را ميگويم."
حسن پقي خنديد، گفت :"شنيده ام که توي ايران تلويزيون دارند."
آه کشيدم :"امان از اين ايراني ها..." براي بيشتر هزاره اي ها ايران از خيلي نظرها يک جور مامن بود- حدس ميزنم به اين دليل که بيشتر ايراني ها، مثل هزاره اي ها شيعه بودند. اما چيزي که معلمم آن سال تابستان در مورد ايراني ها گفته بود يادم افتاد، که آنها با زبان چرب و نرم و لب خندان، يک دستشان را به دوستي پشت آدم ميگذارند و دست ديگرشان را توي جيب آدم. اين را به بابا گفتم و او گفت معلمم از آن افغاني هاي حسود است، براي اين حسودي ميکند که ايران دارد از کشورهاي قدرتمند آسيا ميشود، اما بيشتر مردم نمي دانند افغانستان کجاي نقشه جهان است. شانه بالا انداخت و گفت :"آدم از گفتن اين موضوع ناراحت ميشود، اما ناراحت شدن از يک حقيقت، بهتر از تسکين يافتن با يک دروغ است."

خالد حسيني، بادبادک باز، ترجمه زيبا گنجي و پريسا سليمان زاده

8/03/2008

آن خاقان محقق

فتحعلی شاه به سفیر خود در استامبول مینویسد:
اول) بر ذمت تو لازم است که به درستی تحقیق کنی که وسعت ملک فرنگستان چه قدر است و آیا کسی به نام پادشاه فرنگ وجود دارد یا نه. در صورت وجود داشتن پایتختش کجاست.
دوم) فرنگستان عبارت از چند ایل است. آیا شهرنشینند یا چادرنشین و آیا خوانین و سرکردگان ایشان کیانند.
سوم) در باب فرانسه غوررسی خوبی بکن و ببین فرانسه هم یکی از ایلات فرنگ است و یا گروهی دیگر است و ملکی دیگر دارد. بناپارت نام کافری که خود را پادشاه فرانسه می داند کیست و چه کاره است.
چهارم) در باب انگلستان تحقیق جداگانه و علیحده کن و بببین ایشان که در سایه ی ماهوت و پهلوی قلم تراش این همه شهرت پیدا کرده اند از چه قماش به شمار می روند و از چه قبیل قومند و آیا این که می گویند در جزیره ای ساکنند و ییلاق و قشلاق ندارند و قوت غالبشان ماهی است راست است یا نه. اگر راست باشد چطور می شود در یک جزیره بنشینند و هندوستان را فتح کنند. پس از آن در حل این مسأله ی دیگر که در ایران این همه به ذهن ما افتاده صرف مساعی و اقدام بنما و نیک بفهم که در میان انگلستان و لندن چه نسبت است آیا لندن جزوی از انگلستان است یا انگلستان جزوی از لندن است.
پنجم) به علم الیقین تحقیق کن که کمپانی هند شرقی که این همه مورد بحث و گفت وگو است با انگلستان چه رابطه ای دارد.....
ششم) از روی قطع و یقین غوررسی در حالت ینگی دنیا کن. در این باب سرمویی فرونگذار.
هفتم) و بلکه آخر تاریخ فرنگستان را بنویس و در مقام تفحص و تجسس بر این که اسلم شقوق و احسن طرق برای هدایت فرنگستان گمراه به شاه راه اسلام و بازداشتن ایشان از اکل میته و لحم خنزیر کدام است.

برگرفته شده از سايت :www.webneveshtha.com