10/10/2007

همان حكايت هميشگي

حرف هاي ما هنوز نا تمام
تا نگاه مي كني وقت رفتن است
باز هم همان حكايت هميشگي
پيش از آنكه با خبر شوي
لحظه عزيمت تو ناگزير مي شود
آه...
اي دريغ و حسرت هميشگي
ناگهان چقدر زود دير مي شود ...

قيصر امين پور

1 comment:

علی فتح‌اللهی said...

زندگی همینه دیگه شاید ما همیشه فقط تلاش میکنیم فاصله بین رفتنها و اومدنها رو کم کنیم