5/26/2007

هدف، وسيله، توجيه

نبايد فکر کنيم آنچه بعنوان نتيجه غايي به « غايت » معروف است، بيش از نتيجه واسط، يعني وسايل يا وسايط، اهميت دارد. اين تصور ، في المثل، بدين عبارت بيان ميشود که «وقتي عاقبت به خير شد همه چيز خير است.» ، تصوري است بسيار گمراه کننده. اولا آنچه به «غايت» معروف است، تقريبا هرگز غايت و انجام کار نيست. ثانيا همينکه غايت حاصل شد وسيله کنار نميرود. مثلا، وسيله «بدي» مانند يک سلاح جديد و نيرومند که براي پيروزي در جنگ بکار رود، ممکن است پس از آنکه اين غايت بدست آمد، گرفتاريهاي تازه ايجاد کند به عبارت ديگر، حتي اگر چيزي براستي وسيله نيل به هدف باشد، غالبا چيزي بسيار و بيش از يک وسيله محض از کار در مي آيد و نتايجي بار مي آورد سواي هدف يا غايت مورد بحث. بنابراين، چيزي که بايد در ترازو بگذاريم، فقط وسايل (کنوني و گذشته) در کفه مقابل غايات (آينده) نيست بلکه کل نتايج قابل پيش بيني است که از يک اقدام در برابر اقدام ديگر بدست مي آيد اين نتايج، مدت زماني را مي پوشاند که شامل نتايج واسط يا مياني نيز ميشود و «غايت» مورد نظر، واپسين غايتي نيست که بايد ملحوظ گردد.


کارل پوپر، جامعه باز و دشمنان آن، ترجمه عزت الله فولادوند، ص524، انتشارات خوارزمي

3 comments:

Unknown said...

سلام
اين بحث كه از پوپر اينجا آوردي جاي تفصيل بسياري داره. البته نطرات پوپر دراين زمينه با توجه به اينكه مبتني بر پارادايم فرا اثبات گرايي(يا رئاليسم انتقادي) هست به دنبال ايجاد جرح و تعديل هايي در نظريه هاي اثبات گرايانه در مورد جدايي وسيله و هدف همچنين عيني بودن و غير ارزشي بودن وسيله (يا روش) در مقابل هدف يا (حقيقت) كه در واقع به عنوان مبنايي براي شكل گيري علوم طبيعي و اجتماعي در نظر گرفته مي شد.اما خوب دامه بحث از اين سطح خيلي فراتر رفته و در واقع با پيدايش پارادايمهايي مانند نظريه انتقادي، ساخت گرايي و يا مثلا اگزيستانسياليسم(به طور خاص هايدگر و گادامر)به مساله وسيله و هدف به اين شكلي كه پوپر به آن پرداخته، رويكرد ندارند. اساسا فرض جدايي وسيله و هدف يك فرض خام و غير قابل قبول هست. براي نمونه مي شه به كتاب حقيقت و روش از گادامر اشاره كرد. و يا كتاب بر ضد روش از پاول فايرابند.

علي دهقانيان said...

سلام
همونطوري که گفتي پوپر در صدد جرح و تعديل در معادله جدايي وسيله و هدف است. اما اينکه کل صورت مساله را زير سوال ببريم، تصور ميکنم در خيلي از موارد مشابه، پوپر انتقادات سختي را به هگل- که او را متهم به اين شکل مغلطه بازي ميکند- روا ميدارد که در برخی موارد احساس ميشود که ميتوان اين انتقادات را به هایدگر نیز تسری داد

شهرام said...

shahram said : ali agha avalan ke man kheili az in bahs ha sar dar nemiaram ,,dovoman sher hat ro mikhunam ,nazar e takmili be peyvast ersal migardad ,,update kon azizam