2/03/2009

پول بده بيا تو

پارک کردن در گوشه خيابان، در مسيرهاي پر تردد ممنوع است و مذموم و مخل ترافيک اما اگر پول کارت پارک رو بدي مشکلي نيست.
سربازي افتخاري است بس بزرگ و لباس سربازي مقدس است، اما ميشُد با 1 ميليون تومن خريدش. (يا شايد فروختش؟)
هواي کلانشهر تهران واقعا ديگه داره به حد هشدار ميرسه. بايد از تردد خودروها در بخشهاي پرازدحام شهر جلوگيري کرد. براي رفاه حال خودشون. اما اگه خواستند ميتونند پول بدند بيان تو.

2/01/2009

خاصيت انفجاري آن تَرَکانه

قرون وسطاي ما در اندرون ما ميزيست و ميبايست بار ديگر به نام "گذشته پرافتخار" زنده شود و يا به نام "شرق" و "معنويت شرقي" بر کرسي افتخار بنشيند و "شرق شناسي" بومي نيز در آثار سهروردي و ملاصدرا آن اکسير اعظمي را کشف کند که داروي بيماري جانکاه "هيچ انگاري" (Nihilisme) غربي است!
و درواقع، در ميان روشنفکران( ويا به نام قديمي آن منورالفکرانِ) ما، کدام کس چنان يال و کوپالي داشت و چنان مايه از بينش عقلي ِ علمي و فلسفي و چنان زباني درخور آن که از پس اين غول روزگارانِ رفته برآيد و پشت اين پهلوانان تاريخي را که ذهن ما اسير افسونشان بود، به خاک برساند؟ و هنوز معناي اينهمه گشتن و واگشتنِ ما به دور ديوان حافظ و زير و بالا کردن هر کلمه و مصراع آن چيست؟ مگر نه آن است که ذهن ما هنوز در دايره افسونگري افسونگرترين شاعر قرون وسطايي مان ميچرخد و جادو زده پا از دايره بيرون نمي توانيم گذاشت...
آنچه شرق شناساني همچون رنه گروسه يا هانري کربن را بر اين گمان انداخت که ايران با جذب عناصر تکنيکي و نهادهاي اجتماعي و اقتصادي و سياسي غرب ميتواند باز گرهگاه "شرق" و "غرب" باشد از اين خطا برميخواست که از سوئي چنين ترکيبي را ممکن ميدانستند و ديگر آنکه، آن "معنويت شرقي" (که ميتوانست داروي درد هيچ انگاري غرب نيز باشد!) ميتواند همچنان دست نخورده و با اصالت ازلي اش، اين عناصر را در خود جذب کند و خود، پاک و ناب برجا بماند.
حال آنکه در همان روزگار و بسي پيش از آن در کيمياگرخانه ي تاريخ از ترکيب شيميايي ايده هاي مدرن و "معنويت" شرقي، تَرَکانه ي(1) تازه اي ساخته ميشد که عمر ايشان وفا نکرد تا خاصيت انفجاري آن را ببينند.

داريوش آشوري، ما و مدرنيت، جان پريشان ايران، ص 174

(1) تَرَکانه : معادلنهاد فارسی ماده منفجره