1/21/2006

ما خاکنشینان

ما آدمهاي حقيري هستيم. وقتيکه براي گرفتن يک امضاي ساده ساعت ها و شايد روزها و ماهها پشت در اتاق آقاي رييس معطلت ميکنند ،وقتيکه درسربازي، ستوان سومِ وظيفه اي خون همه تان را تا قطره آخر توي شيشه ميکند و درش را ميبندد، بيشتر فکر ميکني که ما واقعا آدمهاي حقيري هستيم و کسي چه ميداند ، شايد او که در آن سوي در پشت ميزش نشسته، از تو هم حقيرتر باشد. فقط کافيست شبي به آسمان نگاه کني تا بفهمي ما آدمها، چه مايه موجودات حقيري هستيم و اگر به شتاب گذشت عمر نگاهي قفاسو بيفکني...
بسيار کم بوده است آن که، زماني که حکمرانان، فعال مايشاء به تمامي شؤون مردمان بودند، چون کورش وصيت کند که روي سنگ گورش بنويسند:
" اي رهگذر ، هر که هستي و از هر کجا که بيايي ميدانم سرانجام روزي بر اين مکان گذر خواهي کرد، اين منم، کورش ، شاه بزرگ، شاه چهار گوشه جهان، شاه سرزمين ها، بر خاک اندکي که مرا در بر گرفته رشک مبر، مرا بگذار و بگذر."

No comments: