11/18/2005

رندي و پيمان شکني

بنام خدا
رندي و پيمان شکني
در سير تحول زبان به برخي کلمات جفا رفته است که بلحاظ لغوي معناي نيکي داشته اند ولي اکنون در معناي بدي بکار ميروند و برعکس کلماتي هستند که معناي خوبي نداشته اند اما اينک به معناي خوبي بکار برده ميشوند مانند لغت " رند" که اگر در لغتنامه دهخدا بکاويم معناي خوبي از آن در نمي يابيم ليکن حافظ آن را در شعر خود نه تنها بعنوان صفتي نيکو براي آدميان برميشمارد که از آن بعنوان کليد رمز مانيفست و مرامنامه خويش بکار ميبرد و بارها بدان تاکيد ميورزد:
عاشق و رند و نظر بازم و ميگويم فاش
تا بداني که به چندين هنر آراسته ام
اما اين رند کيست؟ پاسخش آسان نيست. بلحاظ ايجاز که در وبلاگ نويسي شرط است و صد البته بخاطر بضاعت اندک نگارنده به همين اکتفا ميکنيم که کسي است که از ديدگاه و دريچه اي خارج از ديدگاه رايج به مسايل بنگرد و همه چيز را در ميزانها و قالب هاي از پيش ريخته شده ارزيابي ننمايد و يک ضمير پاک داشته باشد از تمام پيشداوريهاي رايج و مرسوم و ديگر اينکه بي احساسي باشد از تعلق خاطر به دنياي قاهر،آنکه تردامني را به پاکدامني آلوده به ريا و تفاخر نفروشد:
ترسم که صرفه اي نبرد روز بازخواست
نان حلال شيخ ز آب حرام ما
و خود را اسير و پايبند هيچ الگوي ايدئولوژيک اخلاقي ننمايد و با هيچ مسلک عهد اخوت نبندد مگر عهد به پيمان شکني:
الا اي پير فرزانه مکن منعم ز ميخانه
که من در ترک پيمانه دلي پيمان شکن دارم
دلي پيمان شکن ما را بر آن داشت که اين وبلاگ را بر اين اصل لايتغيّرِ تغيير و خرق عادت و شکستن پيمان و گسستنِ عهدي که بايد بگسلد، به راه اندازيم.
يا حق

No comments: