من و تو
در گذر تندباد حادثه ها
هزار مرتبه اوج و حضيض ها ديديم
مپوش چشم اميد از وطن که ما زين بيش
بعمر خويش
چه ضدّ و نقيض ها ديديم
در بلاد رافدين، سردار قادسيه، فارِس العرب، آونگ بر دار جور خويش و اما هنوز،
جاري است دجله در بغداد.
برين چه ميگذرد دل منه که دجله بسي
پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد
العربيه: ايران و اسرائيل از اعدام صدام اظهار شادماني کردند.
در گذر تندباد حادثه ها
هزار مرتبه اوج و حضيض ها ديديم
مپوش چشم اميد از وطن که ما زين بيش
بعمر خويش
چه ضدّ و نقيض ها ديديم
در بلاد رافدين، سردار قادسيه، فارِس العرب، آونگ بر دار جور خويش و اما هنوز،
جاري است دجله در بغداد.
برين چه ميگذرد دل منه که دجله بسي
پس از خليفه بخواهد گذشت در بغداد
العربيه: ايران و اسرائيل از اعدام صدام اظهار شادماني کردند.
4 comments:
آی گفتی
are rast mige
شعر اولي از کيه علي جان؟
دومي از خودت بود درسته؟
جمال عبدالناصر هم تنها ايران اسرائيل را دشمنان واقعي و استراتژيک اعراب مي دانست.
اولی رو نمیدونم از کیه اون وسطی هم که از خودمه اصلا شعر نیست.
Post a Comment