5/05/2008

با گله خوش نيست روي خوب تو ديدن

چند وقت پيش ناصر مطلب جالبي به همراه بيتي از ناصرالدين شاه در وبلاگش گذاشته بود. از اتفاق حين تورق کتاب "خاطرات و خطرات" مهديقلي خان مخبرالسلطنه هدايت به آن بيت و چند بيت ديگر هم رسيدم. بي لطفي نديدم که اينجا بياورم:

جاي معشوق ندانيم و ليکن گويند
کعبه و بتکده و خانه خمار بود
*
مرد نبايد که تنگ حوصله باشد
دوست نبايد ز دوست در گله باشد

با گله خوش نيست روي خوب تو ديدن
ديدن رويت خوش است بي گله باشد

آنکه پريشان نمود طره ليلي
خواست که مجنون اسير سلسله باشد
*
بندگي حضرت تو مايه شاهي است
تا شده ام بنده تو بر همه شاهم

و در هنگام زيارت نجف گفته است:

اسکندر و من اي شه معبود صفات
هر دو بجهان صرف نموديم اوقات

با همت من کجا رسد همت او
من خاک درت جستم و او آب حيات

1 comment:

علی فتح‌اللهی said...

بیچاره ناصرالدین شاه فکر کنم اشتباهی شاه شده بوده البته بیچاره تر ملت ایران